سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خداوند دانش سودمند بخواهید و ازدانشی که بهره نمی دهد به خدا پناه ببرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :0
کل بازدید :8282
تعداد کل یاداشته ها : 7
103/2/26
8:11 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیاوش[0]
این وبلاگ در خصوص کانگ فو توآ می باشد که به معرفی مربیان شهرستان میاندوآب و زمان کلاسها و نحوه تمرینات در رشته رزمی کانگ فوتوآ می پردازد .امید که بتواند رهگشای ره جویان طریقت دانایی باشد .

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
شهریور 90[2]

تاریخچه کونگ فوتوآ

پیدایش کونگ فو را خیلی ها به اشتباه به شرق نسبت میدهند در  صورتیکه طبق اسناد وشواهدی مستدل این رزم از ایران قدیم که شامل  کشورهای کنونی همسایه اش ازغرب وشرق از عثمانی تاهندوستان گرفته  و  از شمال وجنوب ازتاجیکها تاکشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به مشرق زمین رفته است .ایرانی که در برابر حمله مغول ها از جنگ نرم استفاده نمود ودر طول تاریخ بارها رزم خود را به اثبات رساند. طبق اسناد شخصی به نام بودید هارما از طریق جاده ابریشم به چین رهسپار می شود و در معبد شائولین با راهبانی روبرو می شود که از فرط کم تحرکی(انها مایحتاج خود را از طریق صدقات مردم بدست می آوردند)به نوعی خستگی و کسلی رسیده بودند و بودید هارما به انها فنون رزمی تعلیم داد ودر طول تاریخ چینی ها با ساخت فیلم های کم خرج سینمایی مالک این رزم را خودشان می دانند در صورتیکه در مسابقات جهانی در کشور خودشان بارها ایرانی ها از آنها  پیشی گرفته اند.

برخی نیز اعتقاد دارند درا یاما ازهندوستان وارد چین شده ،اما پژوهشهای دقیق تاریخی در حوزه فنون رزمی ،وجود شیوه مبارزاتی شبیه به فنون وی رادرهندوستان آن زمان تأیید نمی کند.دراین میان  نظر    «پال پیلوت»    مورخ فرانسوی وگروهی دیگر از محققان که معتقدند وی ازایران به چین رفته است ،به حقیقت  نزدیکتر  به  نظر  می رسد .  وجود   معابدی  که  در  غرب  چین  میان
کوهستان ها وبعضاً در غار ها بنا ء شده ونقش نماد ماه وخورشید «که از مبانی دیدگاه مانی وسایر مخالفین سلسله ساسانی است »بر دیوار آنها، همچنین مطالب تخصصی مطرح شده در مکاتب کونگ فو درباره ی ماه واشاره اساتید این سبک به ماه ومعنی آن در سبکهای «پاشی ین چین ،نگو چوچوآن»وسایر سبکها وتلفظ چینی کلمه فارسی «تاماه » که همان  تاموست  به همراه خیلی دلایل دیگر بنیا نگذار کونگ فو شائولین که شناخته شده ترین ریشه سایر هنرهای رزمی جهان است،رایک ایرانی معرفی می کند. به هر تقدیر ، درایاما ازغرب به چین آمد وبه «بودتور »رفت وپس از طی مراحل ومنازعاتی ، امپراتور،آن معبد را دراختار وی گذاشت تا  تعلیمات  خود را  در آنجا
بنیاد نهد. این معبد پس از چند دوره تخریب وآتشسوزی وبازسازی ،بعدها درزمان سلسله «تانگ»شائولین نام گرفت .

واما کونگ فوتو آ با بهره گیری از سالها تجربه در رشته های مختلف رزمی و دوره های جنگهای چریکی و نبوغ و قابلیت های علمی و فنی آقای (ابراهیم میرزایی) در ایران بنیانگذاری شد. اصول اساسی کونگ فوتوآ در کتاب ( ذن در کاراته) توسط بنیانگذار تعیین گشت و مراحل آزمایش را در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) با موفقیت پشت سرگذاشت. با گذشت چند سال و تربیت تعداد قابل توجهی از همراهان ، کونگ فوتوآ فعالیت رسمی خود را از سال 1352 با تأسیس دانشکده انشاء تن و روان آغاز نمود، به خاطر هماهنگی با فیزیک بدنی جوانان این سرزمین و درخشش چشمگیر همراهان در مقایسه با ورزش های رزمی آن زمان ،کونگ فوتوآ در مدت کوتاهی کمتر از 5 سال مسیر ترقی و تعالی را طی نمود و سیل انبوه جوانان را بخود جذب کرد. بخاطر اختلاف استاد میرزایی با مسئولین وقت ورزش (شاهپور غلامرضا)، دانشکده انشاء تن و روان در سال 1356 تعطیل شد و خیل عظیم همراهان کونگ فوتوآ در پارک ها و سالن های کوچک خصوصی و سوله های اجاره ای به فعالیت ادامه دادند. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و سرنگونی رژیم پهلوی تقریباً تمام سالنهای ورزشی باشگاه تاج تحت مدیریت و حفاظت همراهان کونگ فوتوآ قرار گرفت و فعالیت ورزشی بدون وقفه شروع شد، و کونگ فوتوآ حدود 2 سال با سرعت در ارتقاء کمی و کیفی همراهان موفقیت های چشمگیری را کسب نمود. متأسفانه در سال 1360 بعلت سوء تفاهم هابه سبب فعالیت های سیاسی استاد میرزایی مجدداً فعالیت رسمی کونگ فوتوآ دچار وقفه شد،در این قضیه که علامت سؤال بزرگی برای همراهان غیور و وطن پرست است گروه حقیقت یاب سایت با تفحص سودجویی و حسادت عده ای بدخواه  پی به   را که سنگ سبکهای پوشالی خارجی را به سینه می زنند بردند این گروه ها هم اکنون نیز با راه اندازی سایت هایی موهن با نقاب توآ به ریشه توا ضربه میزنند و حتی با عناوینی مانند علم حق وعدالت در حال تضعیف توآ هستند ولی به امید خدا و درایت همراهان واقعی تیر آنها به قلب دشمنان خواهد خورد ودر همان سال1360  همراهان کونگ فوتوآ کماکان به امر معرفی  و آموزش این ورزش رزمی جذاب و پرطرفدار ایرانی ادامه دادند. در اثر فعالیت های چشمگیر و تلاش خستگی ناپذیر و پیگیری های مستمر همراهان مجدداً اوایل 1370 فعالیت کونگ فوتوآ با عنوان انجمن کونگ فوتوآ بطور رسمی زیر نظر فدراسیون کاراته ادامه یافت. در سال 1371 کمیته مستقل ورزشهای رزمی و اواخر سال 1371 فدراسیون کونگ فو، ووشو و رزم آوران تشکیل شد و در سال 1378 بنام فدراسیون ورزشهای رزمی تغییر نام یافت و درمدتی کمتر از یک سال در سال 1379 تحت عنوان کمیته مستقل کونگ فوتوآ فعالیت نمود و مجدداً در سال 1381 در زمره سبک های فدراسیون ورزشهای رزمی درآمد. این تغییرات پی در پی که غالباً با مدیریت افراد غیر آشنا همراه بود آسیب های بسیار جدی تر و مخرب تر از زمان فعالیت غیررسمی بر پیکر کونگ فوتوآ وارد نمود، اما با وجود همه این ناملایمات و جفاها ، همراهان کونگ فوتوآ به ساماندهی و سازماندهی این ورزش رزمی ایرانی ادامه دادند و تمام آئین نامه ها و مقررات علمی و فنی و ارتقاء رتبه های فنی و مدارج مربیگری و داوری را تدوین نمودند. اکنون کونگ فوتوآ با چندصد هزار همراه در سرتاسر ایران اسلامی و بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، کانادا، هلند، آلمان، ترکیه، آذربایجان، سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان، سوئد، بلژیک،امارات،برزیل فعالیت گسترده ای دارد و هر روز به تعداد همراهان این ورزش افزوده می شود.در حال حاضر کونگفوتوآ جمهوری اسلامی ایران زیر نظر هیات کونگ فو جمهوری اسلامی ایران که در سال1384 با ریاست آقای منتظری  آغاز به کار کرده  وبا ریاست آقای رضا حیدری به فعالیت خود مشغول است وبه عنوان سبک اصلی فدراسیون پر قدرت به کار خود ادامه می دهد به صورتی که غالبا توآکاران اعضای تیم ملی را تشکیل می دهند. به امید تعالی روزافزون توآ.


  
  

سوگند همراه  

 از روی مروت و دادگری به روان راستی سوگند یاد میکنم :

از روی پاکی و پاکدلی، از روی مروت و رادمردی، از روی وفا و مردمی و سرانجام بفرمان خون و سرشت انسانی و ناموسهای ازلی که در چشم انداز تاریخ ما همه جا پیشتاز و جان پناه انسانیت بوده و هست منشاء اثرنیک و پدیدآرنده تواناترین توانائی نیک برتر که بازتاب کننده هستی هستا است سرافراز گردم. من با ژرف اندیشی و دوربینی جویای این هنرم هنری بزرگ با دانشی سامانگر با شناخت نیکیهای درونی خویش یعنی "هنرخود شناسی، هنر خودسازی، هنرخودیاری و هنر انسان سازی، هنر ساختن ساختمان بدنی و آفریدن هم‌آهنگهای راستین" از دروازه اندیشه که پیوسته به جهان معنی و هستی ناشناخته می‌ریزد. من به دریافتن "گیتک " به کلید ارزند خودشناسی دست می‌یابم، از سپهرستانهای ایمان، آزمایش، دانش، خرد، هنر و مهر میگذرم تا به دروازه‌ها‌ی خود یعنی وراء اندیشه‌ها  " کاخ انسا نیت " در آیم. درسکوتم .......... ره‌یافته سفری به درون خود میکنم

 بفرمان ازلی مویه و زاری را ننگ دارم، تملق نمی‌گویم، فریاد ننگ آمیزفریب خوردگا ن را نمی‌شنوم، حق ناشناسان و پیمان شکنان را پادافره سخت میدهم، از دروغ و ناسپاسی و نیرنگ بیزارم، خواب آلودگی را گناه می‌شناسم،. بدون تلاش و نبرد جاودانه حق هیچگونه درخواستی ازخدا ندارم، می‌جویم تا زندگانی یابم، بیدارم، هشیارم، خسته نمی‌شوم، می‌کوشم تا همچون فرهنگ درخشان و دیرینه خود " روان  مردم گیتی را به نیروی راستی و منش پاک توانا سازم تا آشتی پدید آورم". دروغ را زشت‌ترین گناه می‌دانم، هیچ نشانه‌ای به خود کم‌بینی وکهتری نمی‌بینم، از روی فرین‌پی پشتیبان جاوید نبرد نیکی با بدی هستم، فرا موش نمی‌کنم، خود فریبی را آفریدیدگار دروغ و دروغ را آئینه سرتاپا نما ی ناپاکی میدانم، دلهره ندارم،  هرنکته که از دیدگاه و آماج اندیشه‌ها گذشت به دل میسپارم و با سروش نهان خود کنکاش می‌کنم، خودپسندی را کنار می‌نهم، کلید سرا فرازی خویش را در ژرف انسانیت می‌جویم، دوگانه نیستم،  آشنا به فلسفه کار و کوششم، راست می‌گویم ولو بیم جان باشد، دروغ نمی‌گویم ولو امید نان باشد، می‌کوشم تا هرگونه بدی و زشتی را ازخود دور سازم. به راز هستی بخش آگاهم. به اورنگ اپرای فرهنگ یعنی من، خا ک، خون، خط، تاریخ ، کیش، دین، فلسفه، هنر، شعر و یگانه بینی را راز سرافرازی می دانم. مهر را نخستین پدیده دروازه هستی و همزاد  "هم‌آهنگی" میدانم. از پرتگا ه تعصبهای بی‌پایه گریزان  با آرمان انسانیت سربلند و پرشکوه زندگانی می‌کنم و غرورآمیز زندگی را بدرود می‌گویم. به هر واژه که از زبان جاری گشت ارج می‌نهم. جان و روانم را از بندها ی جانوری رسته و سر در کمند اندیشه می‌نهم. ازبلای خانمانسوز پدیده‌های رشک مانند : خودخواهی،  چشم هم‌چشمی، ناتوانی، نابخردی، دشمنی و از هرگونه کاستی در فروزه‌های نیک دوری می‌جویم. در میدان ربایش خواستها در تلاش و کوششم. پوشاک ساده می‌پوشم. تندرستی را در جان و روان می‌جویم. به چاپلوسی وپستی روی نمی‌آورم. کلید سرافرازی خویش را اکسیر فرهنگی، سرمایه هستی ، شاهراه زیست و زندگا نی و چکید ه سخن آ ئین بزرگی خویش می دانم . آزادی و آزادگی را بجان می‌خرم. غمنامه‌ها ی شوم و تبعیض از هرگونه را با آرمانهای بی‌مایه به سوی عدم می‌فرستم. سر آنکس که خاکمال گدائی شد لگدکوب می‌کنم. در پیکار زندگی روئین تنم. گنهکاران گذشته را نفرین می‌کنم. ناهم‌آهنگی گفتار با اندیشه را ریشه مردم فریبی و آبشخور ناپاکی میدانم. پایداری و وفاداری در دوستی را فروزه‌های بایسته میدانم. من به راستی و درستی در خود فرو رفتم به جهان این چند فرازمان در آرنگ پرشکوه و سازنده  و خرمن دانش و بینش با هم‌آهنگی منش با آفرینش از تابش اندیشه‌ی توانای انسانیت کامروا شدم. سپاس تو را ای پیرسخن، آهنگ جاوید پیروزی را سرود کن ... 

                                                                                       در اندیشه‌ام